گزارش نادی نیوز به نقل از ایرنا: بسیاری از خانوادهها از شیطنت کودکان خود شکایت دارند اما روانشناسان معمولا پیشنهاد میکنند که خونسردی خود را حفظ کنید. از طرفی همیشه سعی دارند از تواناییهای این بچهها برای والدین توضیح دهند.
زمانی که احساس کردید در برخورد با چنین بچههای شیطانی کنترل خود را از دست دادهاید، بهتر است که یک نفس عمیق بکشید و در مورد تاثیر رفتار خودتان با آنها و همچنین آینده آنها کمی بیشتر فکر کنید.
امروز قصد داریم ۹ دلیلی را برای شما بیان کنیم که چرا هر چقدر اجازه بیشتری به بچهها برای شیطنت میدهیم ، باعث میشویم که آنها شادتر از گذشته باشند؟
مزایایی که شیطنت کودکان برای آنها دارد
۱. آنها مستقلتر میشوند و از نشان دادن خود واقعیشان بیم ندارند
هر کودکی دوست دارد که رفتار شخصی خودش را داشته باشد و تحت تاثیر دیگران قرار نگیرد. کودکان مایلند که خودشان را همانگونه که هست نشان دهند و اگر والدین مدام سعی داشته باشند که کودک را ساکت کنند و یا رفتارهای او را سرکوب کنند، باعث میشوند که کودک منزوی شود اما در مقایسه کودکانی که اجازه شیطنت بیشتری داشته باشند، از نشان دادن شخصیت واقعی و مستقل خود ترس ندارند و هرگز از قضاوت شدن نخواهند ترسید و به همین دلیل شادتر خواهند بود.
۲. با این کار جهان اطراف خود را بهتر میشناسند
کودکان از احساسات خود برای ارتباط برقرار کردن با جهان استفاده میکنند و آنها کاملاً دوست داشتنی هستند و حتی سر و صداهایشان هم میتواند لذت زیادی را به ما بدهد.
کودکان معمولاً نمیتوانند یک ثانیه هم آرامش داشته باشند و اگر والدین کودکان را به ساکت کردن و پنهان کردن درونیات خود مجبور کنند، باعث میشوند که کودک فرصت شناخت دنیای اطراف خود را از دست بدهد. در مقابل کودکان سرکش و شیطان میتوانند کنجکاوی خود را نسبت به محیط ارضا کنند و در نتیجه احساس بهتری نسبت به خود دارند.
۳. الگوی رفتار طبیعی را دنبال میکنند
بیشتر کودکان فعال هستند و سعی دارند که شیطنت خود را به دیگران نشان دهند. آنها از نشان دادن احساسات خود نمیترسند و همیشه به دنبال تجربههای جدید هستند. گاهی اوقات هیجان خود را بیش از حد نیز بروز میدهند. اگر کودک شما کارهایی را با صدای بلند انجام داد، بهتر است که به او خرده نگیرید و این کار باعث میشود که اعتماد به نفس او به طور طبیعی بالاتر برود.
۴. توانایی بهتری برای مدیریت احساستشان پیدا میکنند
کودک شیطان به راحتی میتواند با احساسات درونی خود ارتباط برقرار کند و رفتار روحیه خود را سریعاً بفهمد. این کار باعث میشود که در آینده نیز با مشکل کمتری مواجه شود.
این کودکان دوست دارند که سلامت خود را به همه نشان دهند و حتی از نشان دادن احساسات نیز نمیترسند و به همین دلیل راحت میتوانند در شرایط سخت احساسات خود را شناسایی کنند و رفتار طبیعیتر از خودشان نشان دهند.
۵. آنها به حرف دیگران گوش نمیدهند
بچههای شیطان و بازیگوش به دنبال تایید دیگران نیستند. آنها میدانند که چه چیزی برایشان خوب است و هیچ گاه از دنبال کردن راه خود نمیترسند. حتی با شکست خوردن نیز مشکلی ندارند و برای آنها هیچ شرایطی وجود ندارد که از پس آن بر نیایند. این کودکان از اشتباه کردن یا احمق به نظر رسیدن نمیترسند و عقیده خودشان برایشان از همه مهمتر است.
۶. تلاش ندارند که عشق دیگران را برای خودشان بخرند
کودکان بازیگوش احساسات خود را کنترل میکنند و دوست داشته شدن از طرف دیگران برای آنها اهمیتی ندارد. این کودکان سعی میکنند که امنیت اطراف خود را حفظ کنند اما بیش از حد دست و پا نمیزنند. آنها برای این که توجه دیگران را جلب کنند، اقدام خاصی انجام نخواهند داد.
۷. آنها خلاقتر هستند
کودکان بازیگوش توانایی تصور کردن را به طور نا محدود دارند و مشتاق هستند که ایدههای دیگران را بشنوند. در سنین نوجوانی این بچه ها درون خلاق خود را از تمام جنبههای زندگی نشان میدهند و میتوانند هر مشکل را از دو بعد بررسی کنند. آنها از نشان دادن خودشان ترسی ندارند و در نتیجه اجازه میدهند که هر فکر و عقیدهای در آنها باعث ایجاد خلاقیت شود.
۸. مهارت بهتری در حل مشکلات دارند
بچههای خجالتی و مطیع معمولاً از کمبود اعتماد به نفس و مشکلات درونی زیادی رنج میبرند و همچنین احساسات آنها سرکوب میشود اما بچههای بازیگوش به راحتی میتوانند با جهان اطراف ارتباط بهتری برقرار کنند و در نتیجه مهارت بهتری در حل مشکلات پیدا میکنند. آنها معمولاً استرس کمتری دارند و صبورتر هستند.
۹. آنها میدانند همان گونه که هستند، عالیاند
کودکان بازیگوش دوست ندارند که خودشان را برای بهتر به نظر رسیدن تغییر دهند. آنها خودشان را شایسته بهترینها میدانند و سعی ندارند که خود واقعی را تغییر دهند و هیچ گاه برای تایید و دوست داشته شدن این کار را خلاف میل خودشان انجام نمیدهند.
نکته مهم: به گزارش وب گاه نمناک، اجازه دادن به کودکان برای شیطنت به این معنا نیست که او را به حال خود رها کنید؛ در واقع شما باید نامحسوس همیشه مراقب رفتار و کارهای آنها باشید تا مبادا آسیبی به خود وارد نکنند.